مقايسه توان سياسي- نظامي كشورهاي منطقه خاورميانه
بسم الله الرحمن الرحيم
مقايسه توان سياسي- نظامي كشورهاي منطقه خاورميانه
ومولفه هاي يك كشور قدرتمنداز لحاظ نظامي
در طول تاريخ حكومتها و مردم سرزمين هاي مختلف جهت حفاظت از سرزمين و جان خود و نيز جهت توسعه سرزميني ، اقدام به ايجاد نيروهاي نظامي در سطوح محدود و گسترده نموده اند. بايد گفت امروز ، دولت ها در نظامی هرج و مرج گونه به عنوان مهمترین بازیگران عرصه بین الملل همواره در جستجوی قدرت و تامین بیشترین منافع ملی خود مي باشند و برای تامین منافع ملی و امنیت ملی همواره در صدد حفظ و افزایش قدرت خود به ویژه در بعد نظامی هستند.به عبارتی قدرت نظامی یکی از نشانه های آشکار قدرت به شمار می آید و کشورها نیز همواره در محیطی به سر می برند که در آن امنیت آنها مورد تهدیدهای داخلی و خارجی فراوان وهمیشگی قرار دارد.از اينرو حاكمان و فرماندهان نظامي جهت پيشبرد اهداف خود تدابيري مي انديشيدند كه ما امروز آن راهبرد يا استراتژي مي ناميم.
منطقه خاورميانه ،امروز شاهد تحولات سياسي - نظامي فراوانيست .
كشورهاي منطقه (اعراب)نسبت به خريدهاي تسليحاتي از ديگر كشورها بالخصوص ايالات متحده آمريكا تمايل فراواني نشان مي دهند.كه تحليلگران آن را عاملي براي نجات اقتصاد آمريكا مي دانند.
امروز بر همگان روشن است كه تسليحات نظامي عامل برتري نظامي نخواهد شد . يك دستگاه ديپلماسي قدرتمند و پيشرو است كه با پوشش تسليحات نظامي كه جنبه بازدارندگي و مكمل دارد مي تواند كارساز باشد. به عبارتي ديگر ، قدرتمند به كشوري اطلاق مي گردد كه توانايي چانه زني در سطح بالا و ديپلماسي بومي خود باشد. حال به اين مثال توجه نماييد : جنگ ششروزه ۱۹۶۷ که از ۵ ژوئن تا ۱۰ ژوئن ۱۹۶۷ میان اسرائیل و اعراب (مصر، سوریه، اردن و عراق) که از تاریخ ۱۵ مه تا ۱۲ ژوئن ۱۹۶۷ به درازا انجامید و در آن اسرائیل با شکست ارتش چند کشور عربی قسمتی از خاک آنها را تصرف کرد،كه كل ماشين نظامي مجموع اين كشورهاي عربي كه از لحاظ كمي به مراتب بالاتر از اسراييل بودند در هم شكسته شد. و حال جالب تر اينكه نيرويي كه ۶ روزه ارتش ۴ كشور قدرتمند عربي آن روز را شكست داده بود ، با آن همه ادعاي شكست ناپذيري و در اختيار داشتن پيشرفته ترين تجهيزات لجستيك و نظامي در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ ، از ۲ گردان نيروهاي چريكي و البته ورزيده حزب الله لبنان كه شكست مي خورد! نيرويي كه فاقد هرگونه تجهيزات كلاسيك هوايي - دريايي و زميني بود.
آيا رژيم صهيونيستي ضعيف گرديده يا مولفه هاي قدرت و برتري نظامي در صحنه نبرد سرنوشت ساز خواهد بود؟
در اينجا اين سوال مطرح مي شود كه واقعا مولفه هاي قدرت از لحاظ نظامي چيست؟
بايد گفت ، اولين مولفه و از مهم ترين مولفه هاي قدرت نظامي، استقلال نظامي و سياسيست . يعني اينكه يك كشور در مسائل سياسي و نظامي مستقل و داراي اختيار باشد و وابستگي سياسي - نظامي به كشور ثاني نداشته باشد. به طور مثال، پرواز جنگنده هاي عربستاني ، منوط به اجاز فرماندهان پرواز آمريكايي مستقر در يگان هاي هوايي عربستان مي باشد و نيروي هوايي عربستان ، بدون اذن مستشاران ايالات متحده و بدون خدمات قطعات از سوي شركتهاي آمريكايي عملا از خود اراده و استقلالي ندارد . اين مطلب در مورد تركيه نيز صادق است.
مولفه دوم قدرت نظامي يك كشور ، خود اتكايي در صنعت نظامي و توليد جنگ افزارها و تسليحات مختلف است ، به طوريكه در صورت جنگ(( خود )) نيازهاي دفاعي خود را تامين كند .
سومين مولفه تاثيرگزار در قدرت نظامي يك كشور ، موقعيت جغرافيايي و وضعيت توپوگرافي خاص آن كشور است.يعني در اختيار داشتن عمق استراتژيك ، دسترسي به دريا جهت انجام عمليات پشتيباني دريايي ، كوهها ، شكل ظاهري نقشه كشور و ...
چهارمين مولفه ، توان تحول پذیری : شامل تهدیدها و راهبردها ، روابط لشگری و کشوری ، روابط نظامی خارجی ، آموزش و ساماندهی ، ظرفیت و قابلیت نوآوری و نيروي انساني كافي و متخصص مي باشد.
پنجمين مولفه داشتن دكترين نظامي و چشم انداز سياسي نظامي جهت پيشبرد اهداف نظامي كشور در آينده.
ششمين مولفه مهم : منابع راهبردی : شامل بودجه های دفاعی ، زیر بنای نظامی ، موسسات پژوهشی ، توسعه ، آزمون و ارزشیابی رزمی پایگاههای صنایع دفاعی ، پشتیبانی و تدارکات جنبی مي باشد.
حقيقت اينست كه كشورهاي منطقه خاور ميانه شاخصه هاي رقابت سياسي و نظامي با جمهوري اسلامي ايران را ندارند . فرضا عربستان صعودي نه تجربه رزمي آنچناني دارد و نه نيروي انساني اش با ايران برابري مي كند . اين كشور تنها در زمينه هوايي خريدهاي ميليارد دلاري داشته است كه با توجه به ويژگي هاي جغرافيايي شديد آسيب پذيري، قدرت رويارويي با جمهوري اسلامي ايران را ندارد. ضمن اينكه عربستان هرگز استقلال سياسي نداشته و به شدت به مادر خود يعني آمريكا وابسته است.
در مورد امارات كه بارها سخناني از مقامات آن شنيده شده است بايد گفت كه رفتار سياسي جمهوري اسلامي ايران با اين كشور و كشورهاي ديگر منطقه پدر مابانه بوده است و الا همگان مي دانند ايران تنها با يك عمليات سبك نظامي با يكي از تيپ هاي كماندويي خود توانايي بر هم ريختن حكومت امارات را به آساني دارد. تحليلگران معتقدند با اصابت اولين موشك كوتاهبرد به ابوظبي جمعيت اين كشور طي ۲ روز به جهت خروج آنها به خارج از كشور نصف خواهد گشت .
رقابت نظامي و سياسي ما تنها با ايالات متحده آمريكاست ، و خريدهاي تسليحاتي اعراب كه روزي به دست مردمانشان عليه خود آنها و امريكا به كار خواهد رفت ، اهميتي ندارد. حتي امروز رژيم صهيونيستي نيز براي ما تهديد به حساب نمي آيد ، رژيم صهيونيستي سالهاست خود را پشت ديوارهاي بتوني حبس كرده است و به شدت از نيروي شكل گرفته مقاومت در منطقه به رهبري ايران وحشت دارد. همگان ديدند كه احمدي نژاد با اعلام قبلي و در فاصله ۲ كيلومتري از مرزهاي اشغالي فلسطين ۲ ساعت سخنراني نمود و اين رژيم نتوانست حتي خللي در سيستم صوتي مراسم ايجاد نمايد.(كارگروه تحقيقات سياسي وبلاگ موشكي و نظامي ۶/۷/۸۹)
حقيقت اينست كه امروز جمهوري اسلامي ايران ، تقريبا تمام نيازهاي دفاعي خود را در سطوح هوايي - دريايي - زميني و بالاخص صنايع پيشرو موشكي تامين نموده و علاوه بر داشتن نيروي انساني كافي ، دكترين و چشم انداز نظامي ، منابع راهبردي ، و استقلال سياسي و نظامي و عمق استراتژيك به همراه وضعيت خاص توپوگرافي و دسترسي به درياهاي آزاد و احاطه بر تنگه استراتژيك هرمز به عنوان گلوگاه انرژي جهان ، جمعيت و ... داراي يك هويت عميق فرهنگي و تمدني غنيست كه در طول تاريخ متجاوزين را به وحشت انداخته است ، حال آنكه هيچ يك از كشورهاي منطقه و حتي جهان به استثناي چند كشور داراي چنين خصوصياتي نيستند. به جرات مي توان گفت اگر چنانچه جمهوري اسلامي ايران با روندي كه اكنون در مسائل سياسي و نظامي در سطح منطقه و بين الملل گرفته است دنبال نمايد ، تا يك دهه آينده نه تنها كشورهاي بيگانه حاضر همچون امريكا ، انگليس و... از منطقه خارج خواهند شد بلكه با شكلگيري يك قطب بندي جديد سياسي ميان ايران - تركيه - سوريه - لبنان - و حرف اول آمريكاي لاتين ، يعني برزيل ، به همراه كشورهاي غير متعهد كه چند ماه ديگر سكان رياست آن را ايران بر عهده خواهد گرفت ، بلكه معادلات سياسي بين المللي را ترسيم خواهد نمود. قطعا ديپلماسي بين المللي و مواضع قدرتمند دولت دكتر احمدي نژاد تا كنون توانسته است معادلات سياسي غرب به رهبري آمريكا را به نفع ايران تغيير داده و تبديل به فرصت نمايد . در همين رابطه استراتژيست معروف آمريكا ، هنري كيسينجر ، اخيرا در يك سخنراني ابراز كرده است ، كه تا سال ۲۰۲۰ ، اكثر كشورهاي دنيا بايد با ايران رابطه خوبي داشته باشند ، وي همچنين در خصوص حضور نيروهاي امريكايي در منطقه گفته است ، مهم نيست كه ما چه وقت مي خواهيم از منطقه خارج شويم ، مهم اينست كه ايران چقدر ما را تحمل خواهد كرد.
نویسنده : مهرداد قهرمانی - کارشناس ارشد مسائل جغرافیای سیاسی
ادامه دارد...
نمايي از توان سياسي و نظامي جمهوري اسلامي ايران ، تقديم به همه غيرتمندان ايران
برداشت از مطالب سايت تنها با ذكر منبع مجاز مي باشد و در غير اينصورت پايگاههاي خاطي در ليست هك و cleanerگروه تخريب سايت موشكي و نظامي قرار خواهند گرفت .